پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
06 ارديبهشت 1400 - 12:10

چهار محور کلان سیاست‌های منطقه‌ای «بایدن»

سیاست خارجی بایدن خاورمیانه را با توجه اهمیت زیادی که تاکنون برای آمریکا داشته، در اولویت چهارم پس از چین، روسیه و اروپا قرار داد.
نویسنده :
محمد حسن رحمانی
کد خبر : 8893

پایگاه رهنما:

اغلب این استدلال مطرح می‌شود که سیاست خارجی بایدن به سادگی ادامه سیاست اوباما خواهد بود. اما نباید از این نکته غافل بود که شرایط امروز جهان به ویژه خاورمیانه متفاوت از روزگار اوباما است. تغییر قدرت و همسویی‌های جدید بین دولت‌های منطقه‌ای و همچنین کاهش قدرت برخی از دولت‌های متمرکز که فضا را برای مانور قدرت‌های جهانی محدود کرده، از جمله عوامل تغییر شرایط منطقه است. امروز بازیگران منطقه‌ای به طور فزاینده‌ای کمتر تحت تأثیر عملکرد بازیگران خارجی قرار می‌گیرند. علاوه بر این، دولت ترامپ در مورد تعهد آمریکا به توافق‌های گذشته شک و تردید ایجاد کرد. اما آیا بایدن می‌تواند متحدان و دشمنان خود را در منطقه متقاعد کند که رئیس جمهور بعدی آمریکا پس از او اقداماتی مانند ترامپ صورت نخواهد داد و تعهدات امروز وی را محترم می‌شمارد؟
تردیدی نیست که خاورمیانه امروز در صدر لیست اولویت‌های دولت بایدن قرار ندارد. چرا که او هنگامی که در سند امنیت ملی ۲۰۲۱، اولویت‌های خود را اعلام کرد، خاورمیانه را با توجه اهمیت زیادی که تاکنون برای آمریکا داشته، در اولویت چهارم پس از چین، روسیه و اروپا قرار داد. در طول کمپین انتخاباتی بایدن، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه کنونی وی استدلال کرد که از نظر تخصیص زمان و اولویت‌های بودجه، آمریکا در خاورمیانه کمتر کار خواهد کرد. با این حال اگر گذشته ملاک قضاوت ما باشد، باید گفت که خاورمیانه همیشه در دستور کار هر رئیس جمهوری در آمریکا قراردارد. علاوه بر این، چالش اصلی دولت بایدن این خواهد بود که چگونه نفوذ خود را بر منطقه حفظ کند، به ویژه در شرایطی که درگیری‌ها در افغانستان، سوریه، یمن، عراق و لیبی و مهمتر از همه نحوه مواجهه با ایران کار بیشتری را نسبت به گذشته برای مقامات آمریکا می‌طلبد.
بنابراین، سیاست‌های دولت بایدن در خاورمیانه را در چهار محور می‌توان بررسی کرد:
۱. بازگرداندن مشارکت تاریخی با اروپا:
خاورمیانه یکی از مناطقی است که اروپا و آمریکا در آن منافع مشترکی دارند؛ در نتیجه روابط میان آن‌ها در این منطقه برای آمریکای بایدن مهم خواهد بود؛ لذا او از روزی که آمده، همه تلاش خود را می‌کند تا چهره تخریب شده آمریکا در نزد اروپا که در دوران ترامپ دچار چنین وضعیتی شده است، را ترمیم کند؛ بنابراین بایدن معتقد است مشارکت ما در مدیریت منطقه خاورمیانه، یک مشارکت جمعی با کمک شرکای اروپایی مان خواهد بود.
۲. نحوه مواجهه با ایران:
بایدن بار‌ها اظهار داشته که اگر ایران به تعهدات خود تحت توافق هسته‌ای یا همان برنامه جامع اقدام مشترک (JCPOA) متعهد شود، آمریکا نیز بار دیگر به این توافق بازخواهد گشت. همه می‌دانیم که این یک لفاظی صرف است و بایدن نیز همچون اسلاف ناخلف خود مطلوب‌های بیشتری را از این بازگشت ایران دارد. ایده تیم جدید کاخ سفید همچون تیم‌های قبلی این است که برنامه موشکی ایران و اقدامات منطقه‌ای کشورمان را زیر ذره بین قرار دهند و همه هدف بازگشت آمریکا به برجام در این نکته نهفته است. مقامات آمریکایی از جمله بلینکن، وزیر امور خارجه اخیرا اظهار داشته که لازم است با مشورت متحدان آمریکا، برجام مورد بازنگری قرار گرفته و به نوعی تحکیم شود.
این سوال مطرح است که بر فرض بازگشت ایران به برجام، آمریکا قرار است کدامیک از تحریم‌ها را بر دارد تا ایران راضی شود به نقطه اول محدودیت‌های هسته‌ای خود بازگردد. چرا که برداشتن برخی از تحریم‌هایی که دولت ترامپ علیه ایران وضع کرده است ممکن است از نظر سیاسی برای بایدن بسیار پرهزینه باشد.
۳. پایان دادن به جنگ‌های همیشگی در منطقه:
در مورد این مسئله توافق گسترده‌ای در درون حزب دموکرات بین جناح میانه رو وتندرو وجود دارد. به همین جهت است که آمریکای ترامپ و بایدن هر دو بدنبال باز گرداندن اکثر نیرو‌های آمریکایی مستقر در افغانستان و عراق به کشورشان هستند. براساس این طرح، نیرو‌های نظامی آمریکا به صورت انتخابی و هوشمندانه در منطقه مورد استفاده قرار خواهند گرفت. نمونه موردی این رویکرد نیز تصمیم بایدن برای حملات تلافی جویانه علیه حشدالشعبی عراق در مرز با سوریه است. بایدن چندی پیش در تلافی حملات راکتی حشدالشعبی در عراق که منجر به مرگ یک پیمانکار آمریکایی شد، دستور بمباران مواضع این گروه را در مرز سوریه صادر کرد. این تصمیم نشان از آن دارد که دولت بایدن برای برخورد با بازیگران منطقه‌ای که منافع آمریکا را تهدید می‌کنند، قائل به کوتاه آمدن نیست.
در حالی که سیاست آمریکا در خاورمیانه هنوز در دست بررسی است، موارد خاصی وجود دارد که قبلاً توسط مقامات آمریکایی بیان شده است. به عنوان مثال آمریکا در مورد پایان دادن به پشتیبانی از عملیات نظامی عربستان در یمن و تعیین فرستاده ویژه به منظور پایان دادن به جنگ یمن و سوریه تصمیم خودش را گرفته است. کنترل آسیب‌ها در درگیری‌های رژیم صهیونیستی و فلسطین، دور شدن از سیاست حمایت از الحاق کرانه باختری و بازگشت به حمایت نظری سنتی آمریکا از راه حل دو کشور، بازگرداندن کمک‌های بشردوستانه و اقتصادی به فلسطینی‌ها و تحت فشار قرار دادن روند دیپلماتیک تحت رهبری سازمان ملل در لیبی، بخش دیگری از سیاست‌های قطعی واشنگتن است. البته این به معنای عادی سازی روابط با رژیم بشار اسد یا عقب نشینی نیرو‌های آمریکایی از شمال شرقی سوریه نیست. در حقیقت، دولت بایدن مورد دوم را وسیله‌ای برای اهرم فشار آمریکا در روند دیپلماتیک تحت هدایت سازمان ملل می‌داند. همچنین این موضوع به معنای عمل به وعده‌های دیگر مانند بازگشایی کنسولگری آمریکا در قدس شرقی یا بازگشایی مأموریت سازمان آزادیبخش فلسطین (PLO) در واشنگتن نیست. این اقدامات سیاسی می‌تواند هزینه‌های سیاسی زیادی در داخل آمریکا برای بایدن داشته باشد، ضمن اینکه در صورت بازگشایی دفتر سازمان آزادیبخش فلسطین در آمریکا، با موانع قانونی نیز روبرو خواهد شد.
۴. تأکید مجدد بر حقوق بشر در سیاست خارجی آمریکا
حقوق بشر برای دولت ترامپ معامله‌ای مانند تجارت بود، اما بایدن و اصولا دموکرات‌ها هرچند حقوق بشر را ابزار فشار برای واحد‌های سیاسی ناهمسو با خود می‌دانند، ولی تلاش دارند از این مقوله به عنوان یک اعتقاد و ارزش در جامعه آمریکا و حتی جامعه جهانی استفاده کنند. از همین رو است که باید بدانیم بایدن پس از نتیجه گرفتن ایران در مذاکرات هسته ای، قطعا سراغ حقوق بشر در ایران خواهد رفت. تصمیم برای انتشار گزارش اطلاعاتی ۲۰۱۸ که ولیعهد عربستان سعودی را به ترور جمال خاشقجی روزنامه نگار سعودی متهم می‌کند، نشان از برنامه دولت بایدن برای تغییر رویکرد در حوزه حقوق بشری دارد.
بزرگترین مشکل دولت بایدن این است که اکنون با یک زمین بازی منطقه‌ای روبرو است که کمتر به نفع آمریکا است، آنهم در شرایطی که روسیه و چین مشغول تحکیم قدرت خود در منطقه هستند و ایران نیز در سال‌های اخیر با گسترش فرهنگ مقاومت، منافع آمریکا و غرب را با چالش اساسی روبرو کرده است. از این رو بایدن تلاش دارد در همکاری با رقبای اروپایی خود، برای آوردن کشور‌های منطقه بر سر میز مذاکره و توافق بر سر یک چارچوب همکاری جدید منطقه‌ای، بدنبال یافتن راه حل‌هایی برای حل و فصل اختلافات و برون رفت خود از باتلاقی که آمریکا گرفتار آن شده است.

ارسال نظرات